8 سال پيش بي عدالتي بود: خدايان در بين ما آزاد شدند و توانستند يك بازي مبارزه اي با داستان و منشاء شگفت انگيز بسازند و حضور ديگر قهرمانان نيز در اين نوع بازي مبارزه اي برنده شد. بي عدالتي آنقدر شيرين بود كه نسخه هاي مختلف آن منتشر شد و به زودي وارد دنياي …
منبع :
نقد انيميشن Injustice – صلح خونين
نقد انيميشن Injustice – صلح خونين https://ijmarket.com/blog/نقد-انيميشن-injustice-صلح-خونين/ https://ijmarket.com/blog/نقد-انيميشن-injustice-صلح-خونين/#respond ايجي ماركت Fri, 15 Oct 2021 22:47:36 0000 فيلم و هنر https://ijmarket.com/blog/نقد-انيميشن-injustice-صلح-خونين/
8 سال پيش بي عدالتي بود: خدايان در بين ما آزاد شدند و توانستند يك بازي مبارزه اي با داستان و منشاء شگفت انگيز بسازند و حضور ديگر قهرمانان نيز در اين نوع بازي مبارزه اي برنده شد. بي عدالتي آنقدر شيرين بود كه نسخه هاي مختلف آن منتشر شد و به زودي وارد دنياي …
منبع :
نقد انيميشن Injustice – صلح خونين
8 سال پيش بي عدالتي بود: خدايان در بين ما آزاد شدند و توانستند يك بازي مبارزه اي با داستان و منشاء شگفت انگيز بسازند و حضور ديگر قهرمانان نيز در اين نوع بازي مبارزه اي برنده شد. بي عدالتي آنقدر شيرين بود كه نسخه هاي مختلف آن منتشر شد و به زودي وارد دنياي كمدي شد و داستان قدرتمند آن از آنجا بيرون آمد و به طور كامل مورد كاوش قرار گرفت. قسمت دوم بازي چند سال پيش منتشر شد و توانست موفقيت قسمت اول را تكرار كند ، حالا انيميشن هاي اين اثر منتشر شده است و خوشبختانه توانست نام اين مجموعه و همه چيز را در قدرت خود حفظ كند.
محدوده آهنگهاي بزرگ جامعه امروز طولاني نيست ، زيرا سالهاست كه در افسانه ها و افسانه ها قهرماناني داريم كه داستانهاي متفاوتي براي آنها خلق كرده ايم. اين در سراسر جهان رايج است و همان قهرمانان ماوراء طبيعي كه در اسطوره هاي سراسر جهان يافت مي شود ، گواهي مي دهند. يكي مي گويد اسفنديار و ديگري زيگفريد و ديگري آشيل يا سامسون. همه آنها موجودات افسانه اي هستند كه خود را بديهي مي دانند زيرا در يك چيز مشترك هستند: همه آنها نقاط ضعف يكساني دارند. مثل سوپرمن براي از دست دادن اين سنگ هاي سبز!
قصه گويي و قصه گويي اما با تاريخ متفاوت است. نگاهي به داستانها و اسطوره هاي مختلف تقريباً به طور قطع منعكس كننده وضعيت اجتماعي آن زمان و نگراني هاي مردم آن زمان است. اكنون ما به طور رسمي يك دهكده جهاني با وضعيت اينترنت داريم و ارتباطات بين المللي بيش از گذشته برقرار شده است ، نگراني ها متفاوت است ، داستانها نيز متفاوت است.
خوب يا بد ، آمريكا موفق شده است يك سري ابرقهرمان روي كاغذ بسازد. قهرمانان جديدي در جهان بسازيد و آنها را با روش هاي مختلف بازاريابي به جهان بفرستيد. در حال حاضر نام سوپرمن براي همه بچه ها در روستاهاي دور افتاده رايج است و شما كم و بيش تصوير اين مورد را مي دانيد. اين قهرمانان دهه ها با ما بوده اند و به لطف بازي هاي ويدئويي و دنياي فيلم ها و چهره هاي اكشن با زندگي مردم مدرن و شيوه زندگي آنها گره خورده اند. آنها هيچ تفاوتي با خدايان يونان باستان و مصر ندارند.
داشتن چنين قدرتي در استوديو كار ساده اي نيست ، DC و Marvel خون كبد را مصرف مي كنند تا اين گنجينه ها را در اختيار داشته باشند و از آنها براي اهداف مختلف استفاده كنند. اگر در برهه اي از جنگ جهاني دوم (II) ايالات متحده در حال پخش كاريكاتورهاي كوتاه ديزني و در خارج از كشور بود كه همين كار را با هنر سينمايي انجام مي دادند ، اكنون بحث به پايان رسيده است و هاليوود رسماً يك دستگاه تبليغاتي پر سر و صدا است كه همه گوش ها را مي پوشاند. جهان. كتابهاي طنز و قهرمانان ، با وجود اينكه چند دهه سن دارند و هميشه سر خود را به هاليوود بسته اند ، اما اين روزها هاليوود اين روزها مدرن تر است و مي توانيم با آنها مكالمات جدي داشته باشيم.
نوع ابرقهرماني ديگر تنها سوپرمن با بالاترين پيام سياسي نيست كه در برابر نيروهاي روسي ايستاده و ايالات متحده را نجات دهد ، اما داستان پيچيده تر و گسترده تر شده است. ايجاد مجموعه اي از پسران و رقاصان در ابعاد جديد و تاريكي صحنه آهنگهاي بزرگ ، استعاره هاي دنياي مدرن و قدرتهاي بزرگي است كه در جهان وجود دارد. مثال بهتري مانند سريال Watchmen وجود دارد كه مسائل نژادي را به بالاترين سطح ممكن مي رساند. مسلماً داستان قهرمانان به نظر ما مي رسد ، اما نقصي در پشت آن وجود دارد. البته نه در همه موارد ، اما بي عدالتي يكي از داستان هايي است كه پس از يك داستان كوتاه زمينه گفتار وجود دارد.
آنچه در داستان بي عدالتي اتفاق مي افتد ممكن است يك امر ساده به نظر برسد ، اما مسئله جالبي را مطرح مي كند. داستان بي عدالتي دقيقاً همان داستان نمايشنامه و كوچكترين تغييري را كه در آن اتفاق افتاده ، روايت مي كند ، اگرچه برخي از شوخي هاي اين مجموعه را الهام بخشيده و از آنها وام گرفته است. بي عدالتي با بارداري لوئيس لين ، همسر سوپرمن آغاز مي شود. سوپرمن اكنون با ملاقات با بتمن دست مي دهد ، در حالي كه اين اتفاق در هنگام شكست دشمنان سرسخت دي سي براي او رخ نمي دهد.
اما سوپرمن فريب جوكر را مي خورد ، جوكر كه هميشه بتمن را از دست مي دهد و در نهايت تصميم مي گيرد بازي را به سوپرمن ببرد تا يكبار براي هميشه برنده شود. جوكر بتمن را دست كم مي گيرد ، كه لازم نيست ابر انساني باشد ، اما مي تواند استاد اين جهان را فريب دهد. چرا؟ يكي اين است كه بتمن اغلب به عنوان كارآگاه در نظر گرفته مي شود و مغز او به خوبي كار مي كند. از اين گذشته ، بتمن در تمام كتابهاي طنز DC يك نماد خرد است و دليل آن شكست نخواهد خورد ، اما مهمتر از همه ، عشقي وجود دارد كه در زندگي سوپرمن وجود دارد و رنگ زيادي در زندگي بتمن نيست.
جوكر تحت تأثير اين امر قرار مي گيرد ، او خود عاشق رابطه اي با هارلي كوئين است. او با عشق و سختي آشنا است. او پيامدهاي عشق را درك مي كند و يك بازي كثيف را آغاز مي كند كه منجر به شكاف بين قهرمانان ليگ عدالت مي شود. سوپرمن طرف ديگر داستان است و مي خواهد با خشونت به جهان صلح برساند و قوانين بازي قهرمانان ابدي را تغيير دهد.
تقريباً هيچ قانوني در بسياري از كتابهاي مصور نوشته نشده است كه دشمنان آنها را نكشد. اين امر حداقل در كتاب هاي مصور بتمن بيش از هر زمان ديگري صادق است و او علي رغم مواجهه با انواع جنايات هرگز “كشته” نكرد. (اين به استثناي موارد نادري است كه در تاريخ چند دهه بتمن رخ داده است. شما مي توانيد در مورد موارد نادري كه بتمن در اين منطقه “كشته” بخوانيد بخوانيد. در ارتكاب جنايات آب نمي كشد و هيچ خط قرمز را از بين نمي برد.
اما آيا مجرمان بايد كشته شوند؟ آيا مي توان يك فرد گناهكار را به دار آويخت؟ اين موضوع مدتهاست كه در دنياي حقوقي و حقوقي مورد بررسي قرار گرفته است. بسياري از كشورها با استناد به گزارش هاي اجتماعي كه نشان مي دهد مرگ يا قتل هيچ تاثيري در كاهش جرم ندارد ، مجازات اعدام در خود ندارند. بتمن با همان ديد با دشمنان مبارزه مي كند و معتقد است كه هركسي مي تواند از نو شروع كند.
از سوي ديگر ، پرسش مهم ديگري كه توسط داستان اينيستيس مطرح مي شود اين است كه آيا مي توان با زور صلح را به جهان آورد. در دنياي واقعي ، ايالات متحده به افغانستان حمله كرده و با سقوط طالبان صلح را در منطقه برقرار مي كند. به هر حال ، با يك جنگ ، جنگ ديگر به پايان مي رسد. اگر به عقب برگرديم ، مي بينيم كه اين رفتار در تاريخ بوده و چيز جديدي نيست. ميليونها نفر كشته شدند و جنگ جهاني دوم به پايان رسيد و ميليونها نفر ديگر كشته شدند. اما آيا بمب اتمي تنها راه براي از بين بردن آتش بود؟
اين س questionsالات پاسخ درستي ندارند. سالهاست سياستمداران و محققان اين حوزه نمي دانند چه بگويند. سوپرمن به ناحق بمب اتمي است و اين بار بدون رسيدن به هيروشيما و ناكازاكي به سراسر كشور ارسال مي شود. كاري كه او انجام داد در ابتدا بد به نظر نمي رسيد و كارتون ها به طرز هوشمندانه اي به ما مي گويند كه اينها تنها برخي از حريفاني هستند كه وارد بازي شده و كاري انجام مي دهند كه منجر به رويكرد صلح آميز اما خشن سوپرمن مي شود. به هر حال ، ادامه داستان و ورود شخصيت هاي ديگر جايي است كه نقشه جاده سوپرمن كثيف مي شود ، يا در ابتداي راه ، اين خداي عصباني بندگان خود را مجازات مي كند ؛ شما راضي به نظر مي رسيد.
خشم مذهبي بارها در سنت هاي مذهبي ذكر شده است ، و همين اتفاق در اينجا نيز رخ مي دهد. سوپرمن يك خداي زنده روي زمين است كه از خادمان خود عصباني است و مي خواهد آنها را مجازات كند. مجازات برده ها هميشه در داستانهاي مذهبي ما ديده مي شود و تصوير مدرن آنها به ناحق اعمال مي شود. بحثي در فيلم الماس خونين با بازي دي كاپريو وجود دارد كه مي گويد مدت هاست از جامعه عصباني نشده است زيرا خدا از مردم خسته شده و آنها را تنها گذاشته است. در اينجا اما سوپرمن (ارباب داستان) بي تفاوت و مصمم است تا به روش خود بر روي زمين به عدالت برسد و در اين راه او تنها نيست و همراهاني دارد.
ديانا يا زن شگفت انگيز عاشق سوپرمن است ، او عشق مخفيانه اي به اين خدايي دارد كه بيشتر او را پنهان مي كند ، اما خود را مناسب مي داند تا با سوپرمن يك زوج خداپسند بسازد. اين كار مانند حوا پس از آدم عمل مي كند ، اما تفاوت حوا در اين است كه از خط قرمز عبور مي كند اما راه دور نمي رود. در نهايت ، ديانا يا زن شگفت انگيز نمي خواهد وقتي دنيا به معشوقش مي آيد دنيا بميرد و به خاطر او غرور خود را رها نمي كند. او حس زنانگي قوي دارد و اين احساس او را قادر مي سازد تا از عقل خود نيز استفاده كند. من نمي خواهم در مناظره رابطه جنسي داشته باشم ، اما بارها در تاريخ بوده است كه مردان دنيا را به خاطر يك زن نابود كرده اند ، و در اين داستان سوپرمن بايد چنين مي كرد. تعداد بسيار كمي زن در اين داستانها وجود دارد كه چنين رفتار كنند ، به همين دليل من هميشه فكر مي كنم كه زن شگفت انگيز بهترين رهبر در بين اعضاي انجمن عدالت به نظر مي رسد. او كه لباس آمريكايي مي پوشد ، بهتر از سوپرمن رفتار مي كند و اين نكات كوچكي است كه در آن بي عدالتي تبليغاتي به نظر مي رسد.
بي عدالتي مستقيماً از كتاب كميك سرچشمه مي گيرد و از قوانين خيالي اين كميك ها پيروي مي كند. هر چيزي كه فكر كنيد در اين كارتون اتفاق مي افتد و يك سوپ نامرئي به شما داده مي شود! يكي مي تواند بميرد و زنده شود ، مي توان يك خالكوبي سخت روي پوست خود برداشت و آن را عنكبوت كرد ، مي توان با يك مشت بميرد ، و ديگري با هزاران مشت كشته نشود. قوانين بازي در اينجا بر اساس داستان هاي طنز بوكه است و در دنيايي كه قهرمانان در آن پرسه مي زنند ، بي معني است.
برخي از رويدادهايي كه در طول انيميشن رخ داده است براي اولين بار نمايش داده مي شود. همانطور كه در ابتداي مقاله گفتم ، DC و Marvel اكنون داراي شخصيت هاي رسمي با زمينه هاي بسيار دقيق هستند. همانطور كه داستاني درباره بتمن وجود دارد ، هيچ شعري در مورد رستم وجود ندارد و شخصيت بتمن جزئيات بسيار بيشتري در مخاطب دارد. از اين افراد براي بيان داستاني متفاوت استفاده كنيد كه هيچ ارتباطي با داستان هاي اصلي ندارد مانند يك بازي متفاوت است كه در آن شخصيت هاي شناخته شده و شناخته شده وجود دارد و آنها شخصيتي مستقل نشان مي دهند. اين كار نسبتاً ناعادلانه انجام مي شود.
خشونت اولين و آخرين كلمه در تصاوير DC است و يكي از برندگان اين آثار است. اساساً ، اگر DC هميشه در دنياي سينما تحت مارول بوده است ، در دنياي انيميشن حرف هاي زيادي براي گفتن دارد و تقريبا موفق است (اگرچه مارول اخيراً در اين زمينه پيشرفت كرده است). عدالت كارتوني همچنين خشونت را نه به صورت اغراق آميز ، بلكه در مكان مناسب به تصوير مي كشد و در روايت داستاني كه اكثريت اجتماعي و سياسي در آن صحبت مي كنند ، اين نمايش ضروري است زيرا هيچ چيز بدتر از سياست نيست.
ريتم كوتاه مدت ، سريع و صداپيشه هاي ماهر همه با داشتن يك داستان جالب ، كاريكاتورهاي غيررسمي را بيش از هر زمان ديگري جذاب مي كند. با اين حال ، پايان انيميشن در ميزان رويدادهايي كه توليد مي كند نيست و متأسفانه با بي دقتي به پايان مي رسد و بيننده را شرمنده مي كند. با اين حال ، انيميشن همچنان پايه اصلي ابرقهرمان است و فرصت تماشاي آن را نبايد از دست داد.
منبع :
نقد انيميشن Injustice – صلح خونين
- جمعه ۳۰ مهر ۰۰ ۰۲:۴۲
- ۱۷ بازديد
- ۰ نظر